داستان ۱۴ اکتبر ۲۰۱۲ و پریشانیهای انسان در جنگ
«بررسی و معرفی کتاب داستانی ۱۴ اکتبر»

جوان اهل غزه، عماد منذر در کتاب داستانش «۱۴ اکتبر»، دلیل شروع جنگ ۲۰۱۲ غزه را ترور احمد الجعبری، یکی از فرماندهان مقاومت و به زعم اسرائیل رئیس ستاد جنبش حماس، میداند. در این کتاب همراه با محمود،رشید، ایمان و کارولین فرانسوی به زندگی در غزه ۲۰۱۲ و جنگ تلخش سفر میکنیم. سفری که هر کدام از راویانش قصهای منحصر به فرد ولی یکپارچه را تعریف میکنند: محمود پسربچه دردانه خانواده و غرق در دنیای کودکانه خود با طولانی شدن جنگ، نامهای مینویسد؛ نامهای که در حقیقت وصیتنامه اوست.رشید همسر و پدری واقعی که شرایط جنگ نگرانش کرده و در نهایت ایمان که با کارولین همراه میشود تا روزنامهنگار فرانسوی بتواند روایتی واقعی از جنگ غزه را برای مردم کشورش مخابره کند.

«ناگهانی» در زندگی رخ میدهد
هنوز صبح یک روز عادی است و محمود در هوای سرد و بارانی غزه راهی مدرسه میشود. ساعت ۷:۳۰ دقیقه، در حیاط خیس مدرسه بچه به صف ایستاده بودند و سرود ملی کشورشان فلسطین- سرود فدایی – را میخواندند. سرود داشت به اوج خودش میرسید که ناگهان چنان انفجاری رخ میدهد که خاکستریِ سنگین سکوت را در یک آن بر سر هر چیز و همه کس ریخت؛ کجا بود؟ فرقی نداشت، حالا همه بچهها مثل مورچههایی که آب به لانهشان افتاده باشد فرار کردند تا شاید پناهگاهی پیدا کنند. کسی را شهید کردند؟ یا نکند، نکند دوباره جنگی در پیش است؟!…
وجه تمایز این کتاب داستان ۱۴ اکتبر نسبت به دیگر کتبی که ارتباطی با جنگ ۲۰۱۲ و اصلا زندگی در غزه دارند، روایت زنده از واقعیت ساعت به ساعت حیات جنگ زده چهار شخصیت اصلی آن است. محور اصلی داستان حول دغدغههای انسان گرفتار جنگ شکل میگیرد؛
محمودی که تا قبل از انفجار و ترور، زندگی عادیاش را کنار خانواده و دوستانش میگذراند یا رشیدی که احساساتش بخاطر از دست دادن عزیزترین عضو خانوادهاش جریحهدار شده و یا روزهای کارولینی که میتوانست به کشورش برگردد اما در غزه مانده تا واقعیت دفن نشود. نویسنده به هنرمندی تمام توانسته همه این شخصیتها را در بافتاری از زندگی در غزه – که حاصل تجربیات زیستهاش است – وارد بازی زندگی کند و رفتارها و احساسات بعضا ضد و نقیضشان را روایت کند.

درباره عماد
عماد منذر-نویسنده این کتاب- با اینکه پرستار است اما چیره دستیاش در نویسندگی را به همه نشان داده. همچنین صدای خوبی هم دارد و هر چند وقت یک بار کلیپی از آوازخواندنش پخش میشود. تا قبل از جنایاتی که در بیمارستان الشفا رخ داد، آنجا کار میکرد اما حالا مشغول به پرستاری از مردم مجروح در بیمارستان اروپایی غزه است. در جنگی که از هفتم اکتبر ۲۰۲۳ آغاز شد همه خانوادهاش را از دست داد و الان عماد منذر مانده و خدایش…
این کتاب به زبان عربی است و هنوز ترجمه فارسی نشده است. اگر مایل به ترجمه این کتاب و یا مطالعه نسخه عربی آن هستید میتوانید از اینجا فایل تکههایی از کتاب را دریافت کنید.
برای دریافت نسخه کامل کتاب میتوانید به afshari_samaneh@ در تلگرام پیام دهید.