بازی های سنتی فلسطینی: میراث زندگی (بخش اول)

بازیهای محلی فلسطینی بخشی از فرهنگ این منطقه هستند که با قوانین خاص خود و با استفاده از داشتههای ساده و طبیعی محیط زندگی انجام میشوند. این بازیها نشاندهنده خلاقیت و نوآوری مردم فلسطین بوده و ابعاد تربیتی، آموزشی و روانشناختی دارند. برخی از آنها مخصوص کودکان، برخی برای بزرگسالان و بعضی نیز ویژه دختران یا پسران هستند.
در گذشته، کودکان فلسطینی بازیهای محبوب خود را در کوچهها، حیاط خانهها، خیابانها یا فضاهای باز نزدیک به منزلشان انجام میدادند. این بازیهای محلی نهتنها تواناییها و استعدادهای آنها را پرورش میداد، بلکه سلامتی، شادابی و شادی را برایشان به ارمغان میآورد.
بازیهای روزانه با بازیهای شبانه و همچنین بازیهای فصل تابستان با زمستان متفاوت بود. برخی بازیها مخصوص پسران یا دختران بود، اما گاهی همپوشانی داشت؛ مثلاً دختران هفت سنگ بازی میکردند و پسران پرش با طناب یا لی لی.
این بازیها با شور و هیاهوی کودکان همراه بود و گاهی خشونتهایی مثل هل دادن یا مشاجره پیش میآمد، اما اختلافات به سرعت حل میشد و بازی دوباره از سر گرفته میشد. برخی بازیها پرتحرک و خشن بودند و حتی ممکن بود منجر به آسیبهایی شود، اما در نهایت، شادی و نشاط حاصل از بازی بر همه چیز غلبه داشت.
بازیهای محلی فلسطینی در گذشته همچون آیینهای بودند که ویژگیهای زندگی اجتماعی و میراث فرهنگی را با تمام ارزشهای تمدنی و دانستههای انسانیشان بازتاب میدادند. این بازیها به دلیل رواج در محلههای شهرها و روستاها، “محلی” نامیده میشوند. معیار محبوبیت یک بازی، پذیرش آن توسط کودکان و انطباقپذیریشان با آن بود، تا جایی که به بخشی از میراث آنها تبدیل میشد و بازتابدهنده افکار، ترانهها و بیان خاص خودشان بود.
کودکان با بازیهایی مثل مباطحه (کشتی محلی)، بلند کردن سنگهای سنگین، پرتاب سنگ به دورترین فاصله، صعود از دیوارهای بلند و دویدن با سرعت بالا، هم نشاط را تجربه میکردند و هم انرژیهای نهفته خود را تخلیه مینمودند.
اگرچه این بازیها توسط کوچک و بزرگ انجام میشد، اما کودکان وابستگی بیشتری به آنها داشتند، چرا که بخش مهمی از دنیای کودکانه و رشد اجتماعیشان محسوب میشد. جالب آنکه برخی از بازیهای مدرن جهانی، ریشه در همین بازیهای محلی دارند؛ مثلاً بازی الرنه شبیه بیسبال آمریکایی و الکوره مشابه هاکی روی یخ است.
در گذشته، کودکان فلسطینی با استفاده از مواد ساده و دورریختنی مانند چوب، سنگ، قوطیهای فلزی، سیم و پارچههای کهنه، برای خود اسباببازی میساختند. مثلاً توپ فوتبال را از پارچههای دورریختنی، ماشین را از سیم و قوطی، تله پرندگان را از سیم، گاری را از جعبههای چوبی و چرخهای قدیمی، و بادبادکهای رنگارنگ را در فصلهای تابستان و پاییز با پارچههای باقی مانده از خیاطی مادران میساختند. دختران هم عروسکهایی از چوب و پارچههای باقیمانده درست میکردند.
با پیشرفت سریع تکنولوژی و گسترش تلویزیون، ماهواره، پلیاستیشن و بازیهای الکترونیکی، بسیاری از این بازیهای سنتی به فراموشی سپرده شدند. امروزه کمتر کودکی را میبینیم که بازیهای نسلهای گذشته را انجام دهد؛ این بازیها برای آنها عجیب و غریب شده و تنها در خاطرات گذرای بزرگان زنده است.
در ادامه، به بررسی برخی از این بازیها میپردازیم تا تصویری زنده از زندگی ساده و کودکانه مردم فلسطین در روزگاران گذشته ارائه شود.
روشهای قرعهکشی در بازیهای کودکان فلسطینی:
کودکان فلسطینی برای تعیین تیم آغازگر در بازیهای گروهی از روشهای خلاقانه و سادهای استفاده میکنند که برخی از رایجترین آنها عبارتند از:
۱. کوم کوم بامیه (روش کف دستها):
– کودکان دایرهوار میایستند و کف دستهای خود را به سمت پایین میگیرند
– همزمان با گفتن “کوم…کوم…بامیه” دستها را بالا و پایین میبرند
– در پایان، کسی که جهت کف دستش با بقیه متفاوت باشد برنده میشود
– اگر نتیجه مساوی شد، عمل تکرار میشود
۲. قرعه با سنگ:
– یک سنگ صاف با دو وجه متفاوت انتخاب میشود
– یک تیم یک وجه سنگ را انتخاب میکند
– سنگ به هوا پرتاب میشود
– اگر روی وجه انتخاب شده افتاد، آن تیم آغازگر میشود
۳. قرعه با سکه(شیر یا خط):
– مشابه روش سنگ، اما با استفاده از سکه انجام میشود
– میتوان سکه را در هوا گرفت یا روی زمین انداخت
۴. قرعه با سنگریزه (صُواره):
– یک کودک سنگ کوچکی را در یک دست پنهان میکند
– کودک مقابل باید حدس بزند سنگ در کدام دست است
– اگر درست حدس بزند، تیم او بازی را شروع میکند
۵. قرعه با پا (قدمزنی):
– دو نماینده از تیمها روبروی هم میایستند
– به نوبت قدمهای کوچک برمیدارند و پاها را به هم نزدیک میکنند
– کسی که بتواند در نهایت پایش را جلوتر بگذارد برنده میشود
– اگر پاها برخورد کنند، طرف مقابل برنده است
این روشهای ساده و خلاقانه نه تنها برای تعیین آغازگر بازی استفاده میشد، بلکه خود به نوعی بازی و سرگرمی برای کودکان تبدیل شده بود و مهارتهای اجتماعی و تصمیمگیری را در آنها تقویت میکرد.
اما برخی از بازیهایی که حداقل تا سال ۱۹۶۷ در جامعه فلسطین رواج داشته است. البته این بازیها هنوز فراموش نشده و بسیاری از کودکان در کوچهها و فضای باز نزدیک خانههایشان مشغول این بازیها هستند، خصوصا در جاهایی مثل غزه که در شرایط تلخ و سخت جنگ کودکان راهی جز بازی کردن به این سبک و سیاق قدیمی ندارد:
بازی الرُقیطة (احیوه):
این بازی مهیج که نوعی “گرگم به هوا” پیشرفته محسوب میشد، با تقسیم بازیکنان به دو تیم آغاز میگشت. تیم تعقیبکننده موظف بود حریفان را به دام انداخته و در “زندان” مخصوصی محبوس کند. جذابیت اصلی بازی در امکان نجات همتیمیها بود، به طوری که هر بازیکن میتوانست با فریاد “احیوه” و لمس دوستان زندانی شده، آنها را آزاد کند. یک نگهبان مخفی و کمین کرده از زندان محافظت میکرد و هرگونه تلاش برای نجات با خطر دستگیری خود ناجی همراه بود. این بازی تا تسلیم کامل یک تیم ادامه مییافت و مهارتهای فرار، کار گروهی و سرعت عمل را به چالش میکشید.
بازی طناب کشی:
این مسابقه قدرتی که معمولاً در حیاط مدرسه یا محله برگزار میشد، آزمونی برای سنجش قدرت بدنی و روحیه تیمی بود. دو گروه مساوی در دو سر طناب محکمی میایستادند و با علامت شروع، تمام نیروی خود را برای کشیدن حریف به کار میگرفتند. فریادهای حمایت و کری خواندن تماشاگران بر هیجان بازی میافزود. خط وسط میدان نبرد تعیین کننده بود و تیمی که موفق میشد حریف را از این مرز عبور دهد، پیروز میدان محسوب میشد. این بازی ساده اما پرتنش، علاوه بر تقویت عضلات، ارزش همکاری گروهی را به کودکان میآموخت.
بازی الکوره (هاکی محلی):
این بازی پرتحرک که در فصل بهار رواج داشت، نسخه ابتدایی هاکی امروزی محسوب میشد. بازیکنان با چوبهای دستساز خود به مصاف هم میرفتند و توپی ساخته شده از قوطیهای فشرده شده را به سوی دروازه حریف هدایت میکردند. هر تیم با ترکیبی از حمله و دفاع سعی در به ثمر رساندن گل داشت. مهارت در کنترل چوب، دقت در ضربات و هماهنگی تیمی عوامل کلیدی موفقیت در این بازی بودند. شباهتهای این بازی محلی با هاکی مدرن، نشاندهنده خلاقیت کودکان فلسطینی در ابداع بازیهای جذاب با کمترین امکانات است.
بازی حادی بادی (نشاط دخترانه در کوچهها)
این بازی شاد و ریتمیک که معمولاً توسط دختران در فصل تابستان انجام میشد، با تشکیل حلقهای از بازیکنان آغاز میگشت. یک دختر در مرکز حلقه میایستاد و با آواز خواندن شعر مخصوص (“حادی بادی… سیدی محمد البغدادی…”) به نوبت به هر بازیکن اشاره میکرد(در مواری دختر ثابت میایستاد و حلقه دو او چرخ میزد). با پایان یافتن شعر، فردی که اشاره آخر روی او قرار میگرفت از بازی خارج میشد. این روند ادامه مییافت تا تنها یک بازیکن باقی بماند که به عنوان برنده شناخته میشد. این بازی ساده که آمیزهای از شانس و انتظار بود، ساعتها دختران را سرگرم میکرد و فضایی پر از خنده و شادی ایجاد مینمود.
بازی مطاقشة (خمیس البیض – سنت رنگآمیزی تخممرغ)
این بازی فصلی که در بهار و همزمان با عید پاک مسیحیان انجام میشد، تبدیل به سنتی مشترک بین همه کودکان فلسطینی شده بود. مادرها تخممرغها را با پوست پیاز یا گلبرگهای رز تزئین میکردند و کودکان با تخممرغهای رنگین به کوچه میآمدند. اصل بازی برمبنای ضربه زدن تخممرغها به هم بود؛ هر کس که میتوانست پوسته تخممرغ حریف را بشکند بدون آنکه تخممرغ خودش آسیب ببیند، صاحب تخممرغ حریف میشد. این بازی که نیازمند مهارت در تشخیص نقاط ضعف پوسته تخممرغ بود، هم جنبه رقابتی داشت و هم بهانهای برای شادی و همدلی بین کودکان محسوب میشد.
بازی عالی شوط وط (تعقیب و گریز با قوانین خلاقانه )
در این بازی پرتحرک که هم پسران و هم دختران در آن شرکت میکردند، یک کودک به عنوان “گرگ” انتخاب میشد و دیگران باید از دست او فرار میکردند. ویژگی جالب این بازی، قانون “مناطق امن” بود؛ هرگاه کودکی روی سطح مرتفعی مانند سنگ یا پله میایستاد، در امان بود. کودکان با فریادهای شادمانهای مانند “عالی شوط وط…” گرگ را تحریک میکردند. این بازی که ترکیبی از دویدن، هوشیاری و سرعت عمل بود، نه تنها انرژی کودکان را تخلیه میکرد، بلکه مهارتهای حرکتی و اجتماعی آنان را نیز تقویت مینمود. گردش نقش گرگ بین بازیکنان بر جذابیت و تعادل بازی میافزود.
بازی “یاعمی وین الطریق” (گرگم به هوای کور):
این بازی مهیج که معمولاً در ساعات روز انجام میشد، با بستن چشم یکی از کودکان با پارچهای آغاز میشد. کودک چشم بسته با صدای بلند میپرسید: “یاعمی وین الطریق؟” و دیگران با آواز پاسخ میدادند: “قدامک حجر و ابریق!”. سپس کودک چشم بسته باید با تکیه بر حس شنوایی و گاهی نگاه های دزدکی از زیر پارچه، سعی میکرد یکی از همبازی ها را بگیرد. این بازی نه تنها مهارت های حرکتی و تمرکزی کودکان را تقویت می کرد، بلکه باعث تقویت همکاری گروهی و ایجاد لحظات شاد و خنده دار میشد.
بازی پرش با طناب (نط الحبلة):
این بازی که عمدتاً توسط دختران انجام میشد، نیاز به هماهنگی عالی بین حرکات بدن داشت. دو نفر طناب را میچرخاندند و نفر سوم باید با ریتم خاصی از روی آن میپرید. با هر چرخش طناب، شعرهای مخصوصی خوانده میشد و اگر پا با طناب برخورد میکرد، نوبت به بازیکن بعدی میرسید. این بازی به صورت انفرادی هم قابل اجرا بود و مهارتهای حرکتی، استقامت و زمانبندی کودکان را به چالش میکشید.
بازی سربازها و دزدها (عسکر و حرامیه):
این بازی گروهی پرهیجان که معمولاً بین پسران نوجوان در محیطهای باز و خرابهها انجام میشد، تقلیدی از مبارزه بین نیروهای قانون و قانونشکنان بود. یک تیم نقش دزدان را بازی میکرد که باید مخفی میشدند و تیم دیگر به عنوان سربازان باید آنها را دستگیر میکردند. ایجاد زندان، تلاش برای فرار و نجات هم تیمی ها، و استفاده از ابزارهای تخیلی مانند اسلحه های چوبی، این بازی را به یکی از جذابترین بازیهای گروهی تبدیل کرده بود. این بازی نه تنها باعث تقویت کار تیمی و استراتژی فکری میشد، بلکه مفاهیمی مانند عدالت و همکاری را نیز به کودکان می آموخت.
بازی الدامه یا الضامه – شطرنج محلی فلسطینیان
این بازی فکری جذاب که ریشه در دوره عثمانی دارد، به بخشی از میراث فرهنگی فلسطین تبدیل شده است. دو بازیکن روبروی هم روی صفحهای با ۶۴ خانه مینشینند و از سنگهای رنگی یا حتی هسته خرما و زیتون به عنوان مهره استفاده میکنند. بازی بر پایه برنامهریزی هوشمندانه و مانورهای تاکتیکی استوار است، جایی که هر بازیکن سعی میکند با ارتقای مهرههایش به “ضامنه” (مهرههای قدرتمند) برتری پیدا کند، درحالی که همزمان سعی در حذف مهرههای حریف دارد. قوانین دقیق حرکت و الزام به حذف مهرههای حریف، هر دور بازی را به نبردی فکری پرهیجان تبدیل میکند که مهارتهای تحلیلی و توانایی پیشبینی حرکات آینده را به چالش میکشد.
بازی هفت سنگ – آزمون دقت و سرعت
این بازی گروهی پرتحرک که ترکیبی از قدرت و استراتژی است، هر فضای بازی را به زمینی پرهیجان تبدیل میکند. تیم مهاجم با پرتاب توپ سعی در فرو ریختن برجی از هفت سنگ دارد، درحالی که مدافعان با گرفتن توپ از همتیمیهای خود محافظت میکنند. وقتی حمله موفقیتآمیز باشد، بازی به صحنهای از تعقیب و گریز و بازسازی سریع برج سنگها تبدیل میشود. مهارت بازیکنان در پرتاب دقیق توپ یا فرار از آن با حرکات سریع، همراه با کار تیمی برای بازسازی برج تحت فشار، هر دور بازی را پر از هیجان و شادی میکند.
این دو بازی جنبههای مختلف فرهنگ بازیهای فلسطینی را نشان میدهند: یکی عمق فکری و تفکر استراتژیک را پرورش میدهد و دیگری روحیه جمعی و نشاط بدنی را تقویت میکند. هر دو در عین حفظ اصالت خود، ارزشهای اجتماعی و مهارتهای زندگی را به شیوهای سرگرمکننده و خودجوش آموزش میدهند.
ادامه دارد…