تحلیل و دیدگاه

محمود عباس: هر آنچه لازم است درباره او بدانید

محمود عباس کیست و چرا در قضیه فلسطین مهم است؟

محمود عباس، سیاستمدار کهنه‌کار و معمار روابط دیپلماتیک با اسرائیل، نزدیک به دو هه است که بر مسند ریاست تشکیلات خودگردان فلسطین تکیه زده است.

عباس قبل از تسلط بر سیاست فلسطین، در انعقاد توافقنامه اسلو در سال ۱۹۹۳ که روابط رسمی بین اسرائیل و سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) را ایجاد کرد، نقش اساسی داشت.

محمود عباس و تشکیلات تحت ریاست او شدیدا مخالف سرسخت مبارزه مسلحانه برای آزادی فلسطین است. از منظر عباس تنها راه صحیح ممکن برای استقلال و به رسمیت شناخته شدن فلسطین مذاکره و دیپلماسی است؛ و در این راه بزرگترین دستاورد او شناخته شدن دولت فلسطین به عنوان ناظر غیر عضو در سازمان ملل است

علیرغم کسب این جایگاه، راهبرد عباس در جلوگیری از تصاحب زمین فلسطینیان و گسترش شهرک‌سازی‌ صهونیست‌ها چندان موفقیت آمیز نبوده. ناگفته نمایند که قوانین بین‌المللی هم رفتارهای اسرائیل در غصب زمین‌های فلسطین را مردود و غیرقانونی می‌داند. همچنین در سایه حکومت عباس مذاکرات با اسرائیل برای حل قضیه فلسطین سالهاست که متوقف شده و راه حل دو دولتی را دورتر و دورتر کرده.

 در سال ۲۰۰۷ و پس از تشکیل دولت وحدت ملی(به صورت عمده شامل حماس و فتح) و به دنبال درگیری شدید و مسلحانه با حماس، او نقش بسزایی در تجزیه حکمرانی در فلسطین داشت: کرانه باختری برای تشکیلات خودگردان و غزه برای حماس.

عباس در حال حاضر ۸۸ ساله است و ساکن رام الله و هنوز یک روند جانشینی روشن و دموکراتیک را برای بعد از خودش ترسیم نکرده است و آینده تشکیلات خودگردان را در ابهام باقی گذاشته.

عباس به فتح می‌پیوندد

محمود رضا عباس معروف به ابومازن در نوامبر ۱۹۳۵ در صفد، بخشی از فلسطین اشغالی امروزی به دنیا آمد. در سال ۱۹۴۸، شبه نظامیان صهیونیست در جریان پاکسازی قومی فلسطین که منجر به تأسیس کشور اسرائیل شد، خانواده او را مجبور به فرار به سوریه کردند، رویدادی که فلسطینیان به آن یوم نکبه («فاجعه») می‌گویند.

عباس در سال ۱۹۵۸ در رشته حقوق از دانشگاه دمشق فارغ التحصیل شد و در سال ۱۹۸۲ با ارائه پایان نامه‌اش در مورد ارتباط نازی‌ها با رهبران جنبش صهیونیستی، مدرک دکترای خود را از کالج شرق مسکو دریافت کرد. پس از چاپ بخش‌هایی از پایان‌نامه‌اش، به او اتهام یهودستیزی زدند اما او این اتهام را رد کرد.

در سال ۱۹۵۴، عباس بخشی از یک گروه مخفی بود که آموزش نظامی حرفه‌ای را برای فلسطینیان ارائه می کرد. همچنین او در یک کالج نظامی در حمص سوریه ثبت نام کرد اما یک ماه بعد زمانی که نظامیان سوری به او و همقطارانش گفتند که مناسب نظامی‌گری نیست، از آنجا خارج شد.

سه سال بعد  عباس به دوحه رفت و در وزارت آموزش و پرورش قطر مشغول شد و در آنجا با فعالان فلسطینی از جمله ابویوسف النجار، یکی از بنیانگذاران جنبش فتح، آشنا شد. در این دوره، عباس همچنین با عرفات که در آن زمان در کویت زندگی می‌کرد، ملاقات کرد.

در سال ۱۹۶۴، سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) به یک سازمان مادر برای گروه های سیاسی فلسطین تبدیل شد: پنج سال بعد، رهبری این سازمان به دست عرفات و بعد از او به دست جنبش فتح افتاد.

عباس چه نقشی در ساف داشت؟

در سال ۱۹۶۴، عباس به امان، پایتخت اردن نقل مکان کرد و از آنجا به بسیج قوای فتح پیوست.

هدف اولیه فتح, آزادسازی فلسطین تاریخی با استفاده از مبارزه مسلحانه علیه اسرائیل بود؛ اگرچه هیچ مدرکی دال بر دست داشتن عباس در طول عمر خود در هرگونه اقدام نظامی وجود ندارد.

مبارزان فلسطینی در اردن
مبارزان فلسطینی در جریان بحران سپتامبر سیاه سال ۱۹۷۰ کمینی را در امان، اردن آماده می کنند (AFP)

پس از درگیری‌های سپتامبر سیاه با دولت اردن، ساف از امان اخراج شد. اکثر اعضا این گروه به اردوگاه های آوارگان فلسطینی در لبنان نقل مکان کردند – اما عباس به دمشق بازگشت.

در دهه ۱۹۷۰، عباس شخصیتی کلیدی جناحی بود که به تازگی در فتح ایجاد شده بود و طرفدار ارجحیت گفتگوی سیاسی بر مبارزه مسلحانه علیه اسرائیل بود. او در برقراری ارتباط با گروه‌های چپ‌گرای یهودی و اسرائیلی در آن زمان و همچنین اولین «مذاکرات صلح» محرمانه بین ساف و ژنرال بازنشسته اسرائیلی متیتیاهو پلد، نقش اساسی داشت.

عباس در سال ۱۹۸۰ رئیس بخش روابط ملی و بین‌المللی ساف شد.

چرا عباس خواهان مذاکره با اسرائیل بود؟

در سال ۱۹۸۲، عباس پس از اخراج ساف از لبنان در بحبوحه تهاجم اسرائیل در آن تابستان، با سازمان آزادیبخش فلسطین به تونس نقل مکان کرد.

فتح بعد از سال ۱۹۸۷ و انتفاضه اول مخالفت قاطعش نسبت عادی سازی با اسرائیل را کنار گذاشت و وارد مذاکره برای راه حل سیاسی شد. این تغییر به سمت دیپلماسی، منجر به توافقات اسلو در سال ۱۹۹۳ و ۱۹۹۵ بین ساف و اسرائیل و در نهایت ایجاد تشکیلات خودگردان فلسطین شد.

عباس در این مذاکرات نقش محوری داشت و عرفات را در ۱۳ سپتامبر ۱۹۹۳ در کاخ سفید همراهی کرد، جایی که او توافقنامه اسلو را از طرف سازمان آزادیبخش فلسطین امضا کرد.

پیمان اسلو
محمود عباس قرارداد اسلو را در سپتامبر ۱۹۹۳ در واشنگتن امضا کرد. پشت سر: اسحاق رابین، نخست وزیر اسرائیل، بیل کلینتون، رئیس جمهور ایالات متحده، یاسر عرفات، رئیس سازمان آزادیبخش فلسطین (AFP)

عباس در سال ۱۹۹۴ از تونس نوشت: « ذهنیت انقلابی با ذهنیت دولتی متفاوت است و این وظیفه مردم ماست که از هیچ همه چیزی بسازند. این چالشی است که ما با آن روبرو هستیم. با توجه به دستاوردهایی که مردم ما را در خط مقدم تاریخ قرار دادند، عمیقاً نگران این هستم که در تاریخ غرق شویم، کنترل خود را از دست بدهیم و دچار یک شکست غیرقابل جبران شویم.»

تشکیلات خودگردان قرار بود به عنوان یک نهاد خودگردان موقت پنج ساله خدمت و در نهایت کشوری را در سرزمین‌های فلسطینی‌نشین که اسرائیل در سال ۱۹۶۷ اشغال کرد، از جمله بیت المقدس شرقی، کرانه باختری و نوار غزه تأسیس کند.

اما این توافق در عرض چند سال شکست خورد و دولت فلسطین هرگز تأسیس نشد. گروه های تازه تاسیس مانند حماس و جهاد اسلامی این توافق را رد کردند و آن را به عنوان اعطا امتیاز ۷۸ درصد سرزمین فلسطین تاریخی به اسرائیل می دانستند.

مخالفان جناح راست در اسرائیل نیز به انعقاد این توافق حمله کردند و اوج این حملات ترور اسحاق رابین نخست وزیر وقت اسرائیل در تظاهراتی در تل آویو در نوامبر ۱۹۹۵ بود.

 در طول سه دهه گذشته، اسرائیل شهرک‌های خود را که حتی بر اساس قوانین بین‌المللی غیرقانونی هستند، گسترش داده است.  همچنین اسرائیل به اشغال نظامی خود در اراضی فلسطینی ادامه داد و تشکیلات خودگردان اکنون کنترل محدودی بر بخش‌های کوچکی از کرانه باختری اعمال می‌کند.

چرا عباس با عرفات درگیر شد؟

عباس در نظام تشکیلات خودگردان ارتقا یافت و پس از ترور فرماندهان کلیدی فتح توسط اسرائیل، از جمله خلیل الوزیر، دستیار ارشد عرفات، و همچنین پس از توافق اسلو، به دومین شخصیت ارشد تبدیل شد.

با وجود این، رابطه او با عرفات همیشه هموار نبود. زمانی که ساف در سال ۱۹۹۴ پس از اسلو وارد کرانه باختری شد، عباس بیش از یک سال با روش عرفات همراهی نکرد. در مصاحبه‌ای در سال ۲۰۱۷، نبیل شعث، یکی از چهره های برجسته فتح، گفت که عباس با عرفات در مورد چگونگی تأسیس تشکیلات خودگردان مخالف است و ممکن است خواهان مسئولیت‌های بیشتر باشد.

روابط آنها در اوایل دهه ۲۰۰۰ بدتر شد. عرفات پس از شکست مذاکرات با اسرائیل درباره «مسائل وضعیت نهایی» از انتفاضه دوم حمایت کرد. اما عباس انتفاضه دوم را رد کرد و بعدها آن را «یکی از بدترین اشتباهات ما» خواند.

حملات بعدی اسرائیل در کرانه باختری و غزه، از جمله مقر تشکیلات خودگردان در رام الله، عرفات را به شدت تضعیف کرد.

محمود عباس در جلسه اجرایی ساف در ۱۱ نوامبر ۲۰۰۴ در رام الله، ورست بانک، در ۱۱ نوامبر ۲۰۰۴، روزی که یاسر عرفات در پاریس درگذشت (AFP) شرکت می کند.

در سال ۲۰۰۳، “ابتکار صلح” به رهبری ایالات متحده تلاش کرد تا به وضعیت قبل از انتفاضه بازگردد – اما اسرائیل و ایالات متحده از مذاکره با عرفات خودداری کردند. در عوض، واشنگتن او را برای انتصاب یک نخست وزیر در فوریه ۲۰۰۳ تحت فشار قرار داد: و گزینه مورد نظر کسی نبود جز محمود عباس.

عباس مذاکرات تحت حمایت آمریکا با آریل شارون، نخست وزیر وقت اسرائیل را رهبری کرد، اما از سوی عرفات، پارلمان فلسطین و افکار عمومی به دلیل تمایل او به موافقت در مورد مسائل کلیدی مانند اسرای فلسطینی بازداشت شده توسط اسرائیل و تلاش برای خلع سلاح گروه های فلسطینی مورد انتقاد قرار گرفت.

در سپتامبر ۲۰۰۳، با بدتر شدن جنگ قدرت او با عرفات، عباس هم از سمت نخست وزیری و هم از کمیته مرکزی فتح استعفا داد.

نظر عباس در مورد حماس چیست؟

پس از مرگ عرفات در نوامبر ۲۰۰۴، عباس توسط فتح به رهبری ساف انتخاب شد. در ژانویه ۲۰۰۵، او با کسب ۶۲.۵ درصد آرا، در دومین – و تاکنون، آخرین – انتخابات ریاست جمهوری تشکیلات خودگردان پیروز شد. اما در ژانویه ۲۰۰۶، هر آنچه عباس حول محور خود و فتح ایجاد کرد، فرو ریخت.

این گروه قدرت خود را در شورای قانونگذاری فلسطین (PLC) – که به عنوان یک پارلمان عمل می کند – در رقابت با حماس از دست داد: بسیاری شکست فتح را به دست کشیدن از مبارزه مسلحانه در دوران عباس نسبت دادند.

انتخابات PLC توسط ناظران بین المللی آزاد و منصفانه تلقی شد، اما نتایج توسط کشورهای غربی به دلیل برتری حماس که در ایالات متحده، بریتانیا و سایر کشورها به عنوان یک گروه تروریستی شناخته می شود، محکوم شد.

احزاب رقیب یک دولت وحدت تشکیل دادند اما در ژوئن ۲۰۰۷ پس از ماه‌ها تنش سیاسی وارد درگیری مسلحانه شد. حماس فتح را به توطئه برای سرنگونی دولتش به عنوان بخشی از طرحی تحت رهبری آمریکا متهم کرد. نبردهای خیابانی در غزه بیش از ۱۰۰ کشته برجای گذاشت و مقامات فتح را از نوار غزه بیرون راند.

این جدا شدن باعث شد که ریاست تشکیلات خودگردان به رهبری فتح فقط در کرانه باختری رود اردن باقی بماند. حماس مدعی کنترل قوه مقننه و غزه شد. اما PLC عملاً از کار افتاد. به زودی مأموریت آن برای وضع قوانین به عباس به عنوان رئیس تشکیلات خودگردان منتقل شد.

علیرغم تلاش‌های فراوان برای آشتی در طول سال‌ها، اختلاف بین حماس و فتح از آن زمان تاکنون ادامه داشته است.

اقدامات عباس از آن زمان تاکنون مورد انتقاد قرار گرفته است، از جمله اینکه چگونه و چرا قدرت قوه مجریه و مقننه در تشکیلات خودگردان در قبضه عباس متمرکز شده؟ . برای مثال، ریاست جمهوری از غیبت PLC برای وضع ده‌ها قانون سوء استفاده کرده است.

در سال ۲۰۱۸، عباس بار دیگر به دلیل اعمال تدابیر تنبیهی علیه غزه برای تحت فشار قرار دادن حماس در طول مذاکرات آشتی، کاهش حقوق کارکنان تشکیلات خودگردان و جلوگیری از ارائه سهمیه سوخت و در نتیجه کاهش ساعات اتصال برق در غزه، مورد انتقاد قرار گرفت.

فلسطینی ها درباره عباس چه فکر می کنند؟

بسیاری از فلسطینی‌ها از عباس انتقاد می‌کنند، به ویژه به خاطر سرکوب آزادی‌های فردی او در کرانه باختری. صدها تن از مخالفان، از جمله دانشجویان، توسط نیروهای امنیتی تشکیلات خودگردان دستگیر شده‌اند. برخی می‌گویند که آنها شکنجه شدند: بسیاری از آنها آزاد شدند، سپس اندکی بعد توسط نیروهای اسرائیلی بازداشت شدند.

قانون جرایم الکترونیکی که در سال ۲۰۱۷ تصویب شد، آزادی بیان را محدود کرده است. سرکوب‌های پراکنده‌ای علیه رسانه‌های منتقد مقامات فلسطینی صورت گرفته است. جنبش‌های اعتراضی در کرانه باختری – از جمله معلمان مدارس، مخالفان اقدامات تنبیهی علیه غزه، یا منتقدان هماهنگی امنیتی با اسرائیل – توسط نیروهای تشکیلات خودگردان با خشونت سرکوب شده‌اند.

یک معترض در ۲۴ ژوئن ۲۰۲۱ پس از کشته شدن نزار بنات، فعال حقوق بشر (AFP) با نیروهای امنیتی تشکیلات خودگردان فلسطین مواجه شد.

شاید جنجالی‌ترین بحث این بوده است که چگونه تشکیلات خودگردان تحت رهبری عباس، اطلاعاتی را با اسرائیل در مورد فلسطینیانی که مظنون به برنامه‌ریزی عملیات علیه اشغالگری هستند، هماهنگ کرده و به اشتراک گذاشته است.

عباس بارها علناً اعلام کرد که هماهنگی امنیتی با اسرائیل “مقدس” است: برخی معتقدند که بقای تشکیلات خودگردان تنها به دلیل این سیاست است.

در طول سال‌ها، عباس خطاب به اسرائیل تهدیدهای مکرری برای پایان دادن به این سیاست کرد، اما نچندان جدی.

در درون فتح، عباس مدیریت انشعابات درون این گروه را بر عهده داشت که وحدت آن را از بین برد و دو رهبر کلیدی جنبش، محمد دحلان و ناصر القدوه را در میان اختلافات کنار گذاشت.

عباس در مورد حق بازگشت فلسطینیان چه گفته است؟

در جریان نکبت، خانواده عباس مجبور شدند با صدها هزار نفر دیگر از وطن خود به کشورهای همسایه فرار کنند.

برای میلیون‌ها پناهنده فلسطینی در سراسر جهان که خانواده‌هایشان در سال ۱۹۴۸ مانند خانواده عباس آواره شدند، حق بازگشت به وطن مقدس است (برخی هنوز کلید خانه‌هایی را دارند که خود یا اجدادشان از آنجا رانده شده‌اند).

اما در سال ۲۰۱۲ عباس گفت که برای بازگشت به صفد، جایی که خانواده‌اش توسط نظامیان صهیونیست از آنجا رانده شده بودند، آرزوی بازگشت نداشت و ندارد. او گفت: “من می خواهم صفد را ببینم، حق دارم آن را ببینم، اما نه اینکه در آن زندگی کنم.” فلسطین از نظر من در مرزهای ۱۹۶۷ و پایتخت آن بیت المقدس شرقی قرار دارد. این وضعیت اکنون و برای همیشه است.»

این بیانیه باعث خشم فلسطینیان شد: بسیاری می ترسیدند که اظهارات او مقدمه‌ای برای اعلام صرف نظر از حقوق سرزمینی فلسطینیان باشد. همچنین این برای برخی فلسطینی‌ها این درک را ساخت که عباس همیشه هم بهترین منافع آنها را در نظر ندارد.

عباس در عرصه بین المللی چگونه دیده می‌شود؟

عباس در صحنه بین‌المللی محبوبیت بیشتری پیدا کرده است، از جمله تلاش او برای به رسمیت شناخته شدن فلسطین.

در نوامبر ۲۰۱۲، مجمع عمومی سازمان ملل متحد به شناخت رسمی فلسطین بر اساس مرزهای ۱۹۶۷ و به عنوان یک کشور غیرعضو با وضعیت ناظر رأی داد.

باراک اوباما رئیس جمهور ایالات متحده و جو بایدن معاون رئیس جمهور با محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین در اتاق بیضی شکل واشنگتن در ۲۸ مه ۲۰۰۹ (رویترز)

عباس پیش از رای گیری به نمایندگان گفت: امروز به مجمع عمومی فراخوانده شده است تا شناسنامه واقعیت کشور فلسطین را صادر کند. او بعداً گفت که این “آخرین فرصت بدنه سازمان ملل برای نجات راه حل دو دولتی” است.

این اقدام جایگاه فلسطین را تقویت کرد و آن را قادر ساخت به معاهدات و نهادهای بین المللی کلیدی، از جمله دادگاه کیفری بین المللی (ICC) بپیوندد.

در سال ۲۰۱۸، تشکیلات خودگردان برای اولین بار به دیوان بین‌المللی کیفری ارجاع داد تا «جنایت‌های اسرائیل» در سرزمین‌های اشغالی فلسطین را بررسی کند. تحقیقات همچنان ادامه دارد.

اما حتی قبل از جنگ ۲۰۲۳-۲۰۲۴ اسرائیل علیه غزه، تلاش‌های عباس برای جلب حمایت بین‌المللی بیشتر به گوش می‌رسید.

اسرائیل با حمایت آمریکا و به ویژه در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ، بیش از پیش به الحاق و گسترش شهرک‌ها در کرانه باختری نزدیک شده است.

بسیاری از فلسطینی‌ها و ناظران بین‌المللی به این نتیجه می‌رسند که راه حل دو دولتی در کنار عدالت و برابری برای فلسطینیان دست نیافتنی است.

چه کسی جایگزین عباس می‌شود؟

وضعیت سلامتی عباس -که شدیدا دخانیات مصرف می‌کند-، تحلیلگران را به گمانه زنی طولانی در مورد اینکه چه کسی می تواند جایگزین او شود، واداشته است. بسیاری از تداوم تسلط او بر ریاست جمهوری علیرغم پایان دوره او در سال ۲۰۰۹ انتقاد کرده‌اند. عباس هرگز به طور علنی جانشینی را تعیین نکرده است.

بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که محتمل ترین نامزد رهبری فتح، حسین الشیخ است که توسط عباس در سال ۲۰۲۲ به عنوان دبیرکل کمیته اجرایی ساف منصوب شد که دومین مقام بلندپایه در این سازمان است. مدعی دیگر ماجد فرج، رئیس سازمان اطلاعات عمومی تشکیلات خودگردان و از دستیاران نزدیک عباس است.

جانشینان احتمالی محمود عباس عبارتند از حسین الشیخ (چپ) و ماجد فرج (AFP)

اما هیچ یک از این دو از حمایت مردمی برخوردار نیستند و بعید است در هیچ یک از انتخابات ریاست جمهوری تشکیلات خودگردان پیروز شوند.

انتصاب یکی از آنها از طریق فرمان ریاست جمهوری احتمالاً نامشروع تلقی می شود و با مخالفت عمومی مواجه می شود.

میراث عباس چه خواهد شد؟

در حال حاضر، حمایت فلسطینیان از راه حل دو کشوری بسیار ضعیف تر از زمان روی کار آمدن عباس است. او مردمی از نظر سیاسی تقسیم شده، جنبش تضعیف شده فتح، و زمین‌هایی که مدام تحت اشغال اسرائیل قرار می گیرند را به‌جا خواهد گذاشت.

دو دهه پس از انتخاب عباس به عنوان رئیس جمهور، چشم انداز حل و فصل مذاکره با اسرائیلی‌ها هرگز همانند امروز چندان دور به نظر نمی رسید. در عوض، عباس به عنوان رئیس‌جمهور فلسطین شناخته می‌شود که یک کشور ناظر غیرعضو سازمان ملل را برای فلسطین تضمین کرد، اما نتوانست به رسمیت شناخته شود.

همچنین از او به عنوان رئیس‌جمهوری که مقاومت مسلحانه علیه اسرائیل را سرکوب کرد، هماهنگی امنیتی با اسرائیل را “مقدس” تلقی کرد و بر تغییر اقتدارگرایانه در تشکیلات خودگردان نظارت کرد، یاد خواهد شد.

این مطلب ترجمه‌ای بود از Who is Mahmoud Abbas, Palestinian Authority president – and why does he matter منتشر شده به تاریخ ۲۲ می ۲۰۲۴ در سایتMEE

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا