روانشناسی صهیونیسم

شخصیت صهیونیستی از دیدگاه روان‌شناسی

بررسی‌ خودبزرگ‌بینی و پیامدهای روانی آن در صهیونیست‌ها

تجاوز وحشیانه و بی‌رحمانه علیه مردم غزه، با هر معیاری، گرایشی جنایتکارانه و پرخاشگرانه را در خود تثبیت کرد که بر اختلالات و آسیب‌های رفتاری شخصیت صهیونیستی تاکید می‌کند. این امر برای یهودیانی که سابقه تاریخی آنها مملو از قتل، تخریب و تجاوز به حقوق دیگران است، غیرمعمول نیست. چه بسا همه اینها مطابق با آموزه‌های افراطی تلمود است.
این تعالیم، شخصیتی نامتعادل از نظر روانی، اجتماعی و هیجانی ایجاد کرده است که با مجموعه‌ای از مشکلات و نشانه‌های بیماری از دیدگاه روان‌شناختی مشخص می‌شود. اولین بیماری‌، هذیان خودبزرگ‌بینی (همراه با توهمات پارانوئیدی) است که فروید روان‌درمانگر یهودی الاصل آن را مطرح کرد و بسیاری از روان‌شناسان با او همراهی کردند.

این بیماری ریشه در باور آنها دارد که قوم برگزیده خدا هستند و همه اقوام دیگر از آنها پست‌ترند و خدمت‌گزارشان به شمار می‌روند. تحقیر دیگران در هسته آموزه‌های انکارناپذیر صهیونیست‌ها جا دارد. این بیماری با مجموعه‌ای از اختلالات روانی مانند خشم درونی‌شده، غرق‌شدن در مادیات، دلبستگی به زندگی (ترس از مرگ)، نارسایی در درک اجتماعی-اخلاقی، دروغ‌گویی و فریب‌کاری، طفره‌روی و دگرگون‌سازی واقعیت هم‌نشینی دارد. در رأس این اختلالات “همانندسازی با متجاوز” قرار دارد که از خطرناک‌ترین اختلالات روانی محسوب می‌شود. پرورش خانوادگی کودک یهودی آکنده از اسطوره‌ها، قهرمان‌نمایی‌ها و خرافاتی است که برتری‌جویی یهودیان بر دیگران را در ذهن او تثبیت می‌کند. کودک یهودی وقتی از این توهمات خارج می‌شود، با شوک روبه‌رو می‌شود. او می‌بیند که از سوی همه تحقیر می‌شود، برخلاف آنچه در محیط گتو به او القا شده بود. این شوک به سرکشی و رقابت حتی به بهای پایمال کردن دیگران در دفاع از “خویشتنِ آشفته و تحریف‌شده” و تلاش برای اثبات خود (تایید هویت) منجر می‌شود.
بهترین راه برای اثبات خود و اعمال قدرت نزد یهودیان، گردآوری ثروت است که به عنوان ابزاری کارآمد برای نفوذ به جوامع، تسلط بر آن‌ها و مهار توانمندی‌هایشان محسوب می‌شود. این رویکرد، خودبزرگ‌بینی جمعی آن‌ها را تقویت کرده است. آن‌ها رژیم جعلی خود را با حمایت بین‌المللی و به بهای نابودی صاحبان اصلی سرزمین یعنی ملت فلسطین بنا نهاده‌اند و از برتری نظامی به عنوان ابزار بنیادینی برای اثبات هویت خویش و نمایش برتر بودن و قدرت بیشتر استفاده می‌کنند. این راهکار آن‌ها را موقتا از عقده‌ی حقارت و احساس تحقیری که همواره (در هر کجا حضور داشتند) با آن مواجه می‌شدند، رهانیده است. چون اکنون دارای یک موجودیت و دولتی هستند که خود را به زور تحمیل کرده است.
روانشناسان برجسته‌ای مانند فروید، یونگ و…. به این نتیجه رسیده‌اند که پارانویا و خودبزرگ‌بینی یک بیماری شایع در میان یهودیان در طول تاریخ بوده است و ناشی از باور آن‌ها به “قوم برگزیده خدا” بودن است.

نگرش تحقیرآمیز آنها به دیگران، باعث شده است که هرگونه تعاملی را از این منظر (بالا به پایین) انجام دهند، و همین مسئله خشم ملت‌ها را برانگیخته است. این رفتارهایشان، مسبب تمام سوختن‌ها، آوارگی‌ها و پراکنده‌شدن‌هایی است که در طول تاریخ متحمل شده‌اند. آنها برای اثبات هویت خود، به شیوه‌هایی غیراخلاقی ناشی از احساسات خشم سرکوب‌شده‌ متوسل شدند که با فورانی از کینه‌توزی و خشونت غیرانسانی همراه بود. نمونه‌ی آن را هم در غزه شاهد بودیم. [لازم به ذکر است تاریخ انتشار این یادداشت سال ۲۰۰۹ است نه در دو سال اخیر خلال طوفان‌الاقصی!]

همانندسازی با متجاوز، تنها نقطه اشتراک این جامعه ناهمگون صهیونیستی است. جامعه‌شناسان تأکید می‌کنند که رژیم صهیونیستی، ترکیبی ناهمگون از ملیت‌ها و قومیت‌های مختلف جهان است، اما نهایتا در انزواطلبی، خودمحوری و همانندسازی با متجاوز متحد می‌شوند. تا زمانی که یهودی هستی، پس تحت ستم و خشونت قرار گرفته‌ای، با اینکه تو برتر و بالاتر هستی. بنابراین ضروری است که به هر وسیله‌ی ممکن به این ستم پاسخ دهی و اعلام وجود کنی. این همان چیزی است که در کشتارهای دیر یاسین، صبرا و شتیلا، جنین، نابلس و غزه انجام دادند.

یکی از فرماندهان نظامی آنها صریحا اعلام کرده است که اسرائیل نیاز دارد در هر دوره زمانی وارد جنگی شود تا وجود، قدرت و هیبت خود را تأیید کند. این جمله بر اختلال شخصیت اسرائیلی، ضعف در روحیه و تمایل پنهان به پرخاشگری، تخریب و آزار صحه می‌گذارد. کشتارهای مستمر رژیم صهیونیستی بهترین گواه بر این گرایش غیرانسانی و فاقد حس اخلاقی موید در عبارت “هدف وسیله را توجیه می‌کند” است. همچنین گرایش به انحصارطلبی اخلاقی یا ویژه‌خواهی یهودیان را نشان می‌دهد که بر اساس آن یهودی فقط در برابر پروردگار درباره آزار برادر یهودی خود مسئول است. اما جایز است تا غیریهودی را فریب دهد از او دزدی کند و حتی او را بکشد.

این است شخصیت یهودی متکبر که از نظر روانی، اجتماعی، اخلاقی و مذهبی دچار اختلال است. وظیفه ما به عنوان یک امت (واحد) این است که تمام توانایی‌های سیاسی و رسانه‌ای خود را به کار بگیریم تا تصویر کلیشه‌ای آن‌ها را(بر حق بودن) در جهان تغییر دهیم و با روشی متقابل نشان دهیم که آن‌ها موجودیتی ضد بشریت هستند. موجودیتی که سنگ بنایش بر فجایع و بلایا و له کردن دیگران گذاشته شده است و شواهد آن نیز آشکار است.

دکتر نزار شموط
دکتر نزار شموط، نویسنده و استاد دانشگاه اردنی در حوزه روان‌شناسی تربیتی
یادداشتی که خواندید ترجمه‌ای از “الشخصية الصهيونية من منظور نفسي” به قلم دکتر نزار شموط بود که در ۲۲ فوریه ۲۰۰۹ منتشر شده است.

بهداشت روان و ناتوانی در پروژه صهیونیستی

رفح: خانه‌ای در حال محو شدن

اشغالگری روانی: به‌کارگیری مطالعات روان‌شناختی در جهت اشغال فلسطین

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا